اهمیت سلامت پوست صورت در زیبایی
در زمانهای اولیه، مردم از مواد طبیعی مانند گیاهان، روغنها، موم، چرم و حتی مواد معدنی برای مراقبت و سلامت پوست صورت استفاده میکردند. مراقبت از پوست صورت در سطوح مختلف از جامعه بهویژه در طبقات بالاتر و اشرافیان مورد توجه بوده است.
آنچه در این مقاله میخوانید
Toggleتاریخچه
در دورههای مختلف تاریخی، فرهنگها و تمدنها تکنیکهای مختلفی را برای مراقبت و سلامت پوست ابداع کردند:
تمدنهای قدیمی
مصر به استفاده از مواد گیاهی مختلف برای آرایش پوست و استفاده از روغنها و عطرها برای حفظ نرمی و تغذیه و سلامت پوست معروف بود.
تمدنهای یونان و روم
در این دوران، حمامها و استفاده از انواع روغنها و عطرها برای پاکسازی و مراقبت از پوست رایج بود.
دوره میانهٔ قرونوسطی
در این دوره، استفاده از انواع عطرها، روغنها و مواد گیاهی برای مراقبت و سلامت پوست به عنوان نشانه از شیوه زندگی و اقتصاد ثروتمندان بود.
دوران مدرن
با پیشرفت علم و فناوری، محصولات مراقبت از پوست شامل انواع کرمها، لوسیونها، صابونها، کرمهای ضد آفتاب و محصولات آرایشی به بازار عرضه شدند.
امروزه، اهمیت پوست صورت و زیبایی آن به دلایل متعددی توسط افراد و جوامع شناخته شده و مورد توجه قرار گرفته است.
دلایل و عواملی که باعث اهمیت بیشتر ، زیبایی و سلامت پوست شدهاند عبارتاند از
1.آرایش و زیبایی شخصی
بخش زیادی از اهمیت پوست و زیبایی آن به عنوان جزء مهمی از آرایش و زیبایی شخصی افراد محسوب میشود. زیبایی پوست و مراقبت از آن میتواند اعتماد به نفس فرد را افزایش داده و به احساس رضایت شخصی کمک کند.
2.نشانگر سلامت
پوست به عنوان نشانگری از وضعیت سلامت فردی شناخته میشود. پوست سالم و زیبا علامتی از سلامت داخلی و عملکرد صحیح بدن میباشد.
3.عوامل محیطی
در دنیای امروزی، افراد با تأثیرات منفی عوامل محیطی مانند آلودگی هوا، تغییرات اقلیمی، نور خورشید و… روبهرو هستند. اهمیت مراقبت از پوست در برابر این عوامل و حفظ سلامت و زیبایی آن بیشتر شده است.
4.صنعت آرایشی و بهداشتی
صنعت آرایشی و بهداشتی امروزی با توسعه محصولات و فناوریهای جدید، افراد را به سمت مراقبتهای بیشتر از پوست و بهبود زیبایی آن سوق داده است.
5.تأثیر رسانهها و شبکههای اجتماعی
تأثیر رسانهها و شبکههای اجتماعی بر تصویر زیبایی و پوست ایدهآل بسیار بزرگ است و بسیاری از افراد تحت تأثیر آنها قرار میگیرند، که این امر به اهمیت بیشتری برای حفظ و بهبود زیبایی پوست منجر شده است.
این عوامل و دلایل متعدد باعث شدهاند که پوست و زیبایی آن امروزه اهمیت بیشتری به خود بگیرد و بسیاری از افراد به مراقبت و بهبود آن توجه بیشتری داشته باشند
تاریخچه ماساژ صورت
ماساژ صورت یکی از تکنیکهای قدیمی درمانی است که تاریخچه طولانیای دارد و از دوران باستان بهعنوان یک روش درمانی و آرامشبخش مورد استفاده قرار میگرفته است.
این تکنیک با استفاده از حرکات لطیف و فشارهای مختلف بر روی نقاط خاص صورت و گردن، اثرات مثبتی را بر روی پوست، عضلات و روحیه انسان دارد. در ادامه، تاریخچهٔ ماساژ صورت را بهصورت خلاصه بررسی میکنیم:
- اصول اولیه: ماساژ صورت به عنوان یک فرایند درمانی و آرامشبخش در فرهنگهای مختلف جهان به کار گرفته میشد. اصول اولیهٔ ماساژ صورت نیز در آثار تاریخی از جمله کتب چینی باستان، مصر باستان و هندوستان قابلردیابی است.
- تأثیر در فرهنگ چین: در چین باستان، ماساژ صورت به عنوان یکی از روشهای درمانی موردتوجه بود. فرهنگ چینیها اعتقاد داشتند که فشار دادن به نقاط مختلف صورت و بدن میتواند انرژی را تعادل بخشد و به درمان بیماریها کمک کند.
- میراث از فرهنگ مصر باستان: همچنین، در مصر باستان، مردم از ماساژ صورت بهعنوان یک روش درمانی و آرامشبخش استفاده میکردند. آثار تاریخی نشان میدهد که فرمانروایان و قشرهای ثروتمند مصری از ماساژ بهعنوان یکی از راههای نگهداری از جوانی و سلامتی استفاده میکردند.
- تأثیر در طول تاریخ: از آن زمان تا به امروز، ماساژ صورت بهعنوان یک فرایند درمانی و آرامشبخش در سراسر جهان شناخته و مورد استفاده قرار گرفته است. با پیشرفت علمی و پزشکی، تکنیکهای مختلف ماساژ صورت توسعه یافتهاند و روشهای مدرنتری نیز برای بهبود وضعیت پوست و آرامش فراهم شدهاند.
ماساژ صورت بهعنوان یک روش سنتی و با اثرات آرامشبخش و درمانی، از گذشته تا حال همچنان موردتوجه قرار دارد. این تکنیک به عنوان یکی از راههای بهبود وضعیت پوست، کاهش استرس و افزایش رفاه انسانها استفاده میشود و توسط افراد مختلف در سراسر جهان انجام میشود.
متأسفانه، تاریخچه دقیق اختراع ماساژ صورت به طور کامل و دقیق مشخص نیست، زیرا این تکنیک به عنوان یک روش درمانی و آرامشبخش، در طول تاریخ توسط فرهنگها و جوامع مختلف به کار گرفته شده است و اصلیترین منبعی که یک اختراع مشخص را به ماساژ صورت نسبت میدهد وجود ندارد.
به عنوان جایگزین، میتوان تأکید کرد که ماساژ بهطورکلی به عنوان یک فرایند درمانی و آرامشبخش، از هزاران سال پیش در فرهنگها و تمدنهای مختلف وجود داشته است. بسیاری از فرهنگها اعتقاد داشتند که ماساژ، قادر است به بهبود وضعیت جسمی و روحی انسان کمک کند.
به عنوان مثال:
- در فرهنگ چین باستان، ماساژ به عنوان یکی از روشهای درمانی و تقویتکننده انرژی به کار گرفته میشد. این فرهنگ باورداشت که فشارهای مختلف و ماساژ نقاط خاص بدن میتواند به تعادل انرژی کمک کرده و برای بهبود سلامتی و آرامش مؤثر باشد.
- در هند، آیورودا، پزشک باستانی هندی که در حدود ۵٫۰۰۰ سال پیش فعالیت میکرد، از ماساژ به عنوان یکی از روشهای درمانی برای تسکین درد و بهبود سلامتی استفاده میکرد.
با این حال، در طول تاریخ و با پیشرفت فرهنگها و تکنولوژی، ماساژ صورت به شکلهای مختلف و با تکنیکهای بهتر و مدرنتر توسعهیافته است. این فرایند ماساژ صورت به عنوان یک روش درمانی و آرامشبخش و جوانسازی همچنان به طور گسترده در سراسر جهان استفاده میشود و به عنوان یکی از راههای بهبود وضعیت جسمی و روحی افراد، موردتوجه قرار دارد از آن بهره میبرند.
در ادامه اگر بخواهید تأثیرات ماساژ روی صورت را اصولی فرا بگیرید بهتراست در مورد پوست و لایه هایش بیشتر مطالعه کنید.
لایه های پوست صورت
پوست انسان از سه لایه اصلی تشکیل شده است:
1-اپیدرم (Epidermis)
2-درم (Dermis)
3-لایه زیرین یا همان زیرپوستی(Subcutaneous Layer)
هر کدام از این لایهها وظایف و نقشهای مختلفی در سلامت و عملکرد پوست دارند.
لایه اول پوست اپیدرم (Epidermis)
وظایف: اپیدرم لایه بیرونی پوست است و اولین لایهای است که به محیط بیرونی بدن ارتباط دارد. وظیفه اصلی اپیدرم حفاظت از بدن در برابر عوامل خارجی مانند باکتریها، ویروسها، ورودیهای شیمیایی و تابش نور آفتاب است.
لایهٔ اپیدرم یا لایهٔ بالایی پوست، از چند لایهای از سلولهای مختلف تشکیل شده است که هر یک وظایف مختلفی در حفظ و عملکرد پوست دارند.
پنج لایهٔ اصلی اپیدرم عبارتند از
لایه اول لایهٔ کرنوز (Stratum Corneum)
این لایه بالاترین لایهٔ اپیدرم است و شامل سلولهای مرده و مسطح به نام کرنوسیتها میباشد. این سلولها کراتین (پروتئین ساختاری) دارند که پوست را از آسیبها و اجسام خارجی محافظت میکند.
لایهٔ کرنوز به رقیق ترین و ایستایی بالاترین از میان لایههای اپیدرم مشهور است.
لایه دوم لایهٔ لوسیدوم (Stratum Lucidum)
این لایه در برخی از نواحی پوست مانند پوستهای ضخیمتر یافت میشود و شامل سلولهایی با شفافیت بالا میباشد. این سلولها به دلیل شفافیت خود به نمایش در میآیند.
لایه سوم لایهٔ گرانولوز (Stratum Granulosum)
این لایه حاوی سلولهایی است که دارای دانههای کراتینی (دانههای کراتوهیالین) هستند. این دانهها در تولید برخی از پروتئینهای مهم برای ساختار پوست نقش دارند.
لایه چهارم لایهٔ مالپیگی (Stratum Spinosum)
این لایه شامل سلولهای با فرم چندضلعی است که باعث میشوند لایهٔ پوست به شکل اسفنجی شود. سلولهای این لایه مسئولیت تولید کراتین و استحکام پوست را بر عهده دارند.
لایه پنجم لایهٔ بازال (Stratum Basale)
این لایه در مستقیم ترین تماس با لایهٔ زیرین پوست قرار دارد. سلولهای این لایه فعال هستند و سلولهای جدید را تولید کرده و به رشد سلولهای پوستی کمک میکنند.
این لایه شامل سلولهای بنیادی (سلولهای پوستی) است که پس از تقسیم و افزایش تعداد، به سلولهای سطحی پوست تبدیل میشوند.
این لایهها به طور ترتیبی و در تعامل با یکدیگر، پوست را محافظت میکنند، رطوبت آن را حفظ میکنند و وظایف دیگری مانند تولید ملانین (رنگدهی) و محافظت از آسیبهای خارجی را انجام میدهند.
در این لایه (لایه اپیدرم) سلولهایی مهمی قرار دارند که عبارتند از
a) سلولهای کراتینوسیتی
سلولهای کراتینوسیت بیشتر از 90درصد سلولهای این لایه را تشکیل می دهند.
کورنیوسیتها یا سلولهای کراتینوسیتی، گروهی از سلولهای پوستی هستند که در لایهٔ بیرونی پوست یا اپیدرم (Epidermis) یافت میشوند. این سلولها نقش مهمی در حفظ ساختار و عملکرد پوست دارند.
به عنوان یکی از نوعهای اصلی سلولهای پوستی، کورنیوسیتها وظیفهٔ تولید و حفظ کراتین (پروتئینی که پوست را قوی و سخت میکند) را بر عهده دارند.
عمر کورنیوسیتها به طور معمول حدود ۲ تا ۴ هفته است. در حین تکامل، سلولهای پوستی از لایههای پایینی تر اپیدرم به سمت سطح پوست حرکت میکنند و در نهایت به کورنیوسیتهای مرده تبدیل میشوند.
این فرآیند به نام “ریزش” یا “دسکواوماسیون” شناخته میشود، که به معنای ریزش سلولهای پوستی مرده از سطح پوست است.
سلولهای کراتینوسیت یا کراتینوسیتها، گروهی از سلولهای پوستی هستند که در لایه پایینی اپیدرم (لایه بسیاری از پوست) واقع شده و نقش مهمی در ساختار و عملکرد پوست دارند.
ویژگیهای سلولهای کراتینوسیت
- تولید کراتین: سلولهای کراتینوسیت مسئول تولید کراتین هستند که یک پروتئین مهم در پوست است. کراتین، مادهای ساختاری است که به پوست استحکام و قوام میبخشد.
- محافظت از پوست: یکی از نقشهای مهم سلولهای کراتینوسیت در پوست، حفظ و محافظت آن در برابر عوامل خارجی است. این سلولها به دلیل تولید کراتین، پوست را از عوامل خارجی مانند باکتریها، ویروسها، و مواد شیمیایی محافظت میکنند.
- فرایند تمایز: سلولهای کراتینوسیت از لایه پایینی اپیدرم شروع به تمایز و تکثیر میکنند و به تدریج به سلولهای سطحیتر میرسند. در این فرایند، سلولها کراتین تولید میکنند و در نهایت به صورت سلولهای مردهای که به عنوان لایه بیرونی اپیدرم (Stratum Corneum) شناخته میشوند، رسیده و از پوست جدا میشوند.
- حفظ رطوبت: سلولهای کراتینوسیت به عنوان بخشی از لایههای پوستی که به حفظ رطوبت پوست کمک میکنند، نقش دارند. این سلولها با کراتین تولیدیشان میتوانند رطوبت پوست را حفظ کرده و تبخیر آن را کاهش دهند.
با توجه به این نقشها، سلولهای کراتینوسیت بسیار اساسی برای حفظ سلامت و قوام پوست هستند. توانایی آنها در تولید کراتین، ماده اصلی سازنده پوست، به عنوان یک عنصر مهم برای حفظ سلامت و محافظت پوست از عوامل خارجی و نقش آن در حفظ رطوبت و قوام پوست، بسیار حائز اهمیت است.
b) سلول های ملانوسیت
سلولهای ملانوسیت (Melanocytes) سلولهایی هستند که در پوست یافت میشوند و مسئولیت تولید ملانین را دارند.
ملانین یک پیگمانت (رنگ) طبیعی است که به پوست رنگ میدهد و از اثرات مضر تابشهای فرابنفش آفتاب محافظت میکند.
وظیفه اصلی سلولهای ملانوسیت، تولید و انتقال ملانین به سلولهای پوستی دیگر است. این سلولها در لایهٔ پایینیتر اپیدرم (Stratum Basale) که نزدیک به لایهٔ زیرین پوست قرار دارد، یافت میشوند.
آنها ملانین را به صورت دانههایی به نام ملانوزومها تولید میکنند و سپس آن را به سلولهای پوستی (کورنیوسیتها) منتقل میکنند.
وقتی پوست در معرض نور خورشید قرار میگیرد، سلولهای ملانوسیت به پاسخ به تابشهای UV قرار میگیرند و ملانین بیشتری تولید میکنند.
این فرآیند به پوست کمک میکند تا از نور خورشید محافظت شود و از آسیبهای ناشی از تابش فرابنفش جلوگیری کند. به عبارت دیگر، ملانین کمک میکند تا پوست از سوختگیهای ناشی از ماندن طولانی مدت زیر نور خورشید، محافظت شود.
البته، علاوه بر این کاربرد محافظتی، ملانین نقش مهمی در رنگدهی پوست ایفا میکند. مقدار و نحوهٔ تولید ملانین میتواند تنوع رنگی پوست را مشخص کند و در تعیین رنگ پوست (مثلاً سفید، قهوهای، برنزه و …) تأثیرگذار باشد.
اما توجه داشته باشید که تولید بیش از حد ملانین (که موجب تیره تر شدن پوست می شود) به طور زیادی میتواند مشکلاتی مانند لکهای پوستی یا هایپرپیگمانتاسیون (پیگمانتاسیون بیش از حد) را ایجاد کند.
c) سلولهای مرکل
سلولهای مرکل (Merkel cells) یا دیسکهای تاکتیل (Tactile cells)، یک نوع سلول عصبی اختصاصی در پوست هستند که در لایهٔ بینی اپیدرم (Epidermis) یافت میشوند. این سلولها به طور اصلی در لایهٔ بازال اپیدرم و لایهٔ زیرین تشکیل شده از بافت نوروایندوکرین (Neuroendocrine tissue) یافت میشوند.
وظیفه اصلی سلولهای مرکل مرتبط با احساس لمس و حس درماندگی است. آنها به صورت اختصاصی به نورونها واردات میکنند و در حس لمسی کمک میکنند. این سلولها با سلولهای عصبی زیرین ارتباط برقرار میکنند و اطلاعات حس لمسی را به اعصاب حسی انتقال میدهند.
سلولهای مرکل معمولاً در نواحی حساس پوستی مانند انگشتان، لبههای لب و زبان یافت میشوند و در تشخیص احساسات ناشی از لمس، فشار و حرارت نقش دارند. به عبارت دیگر، آنها به مغز اطلاعات درماندگی را منتقل میکنند و در حفظ و تقویت حس لمسی و احساسات پوستی موثر هستن
d) سلولهای لانگرهانس
یکی از نوعهای سلولهای عصبی در مغز است که نقش مهمی در فرآیندهای حافظه و یادگیری دارند. این سلولها به نام دانشمندی به نام کامیلو لانگرهانس (Camilo Golgi) نامگذاری شدهاند که آناتومی میکروسکوپی مغز را مورد مطالعه و توصیف قرار داد.
ویژگیهای سلولهای لانگرهانس شامل موارد زیر میباشد
- ساختار مورفولوژیکی
دارای ساختار آزمایشی و مشخصی هستند که دندریتهای آنها (پرتوهایی که از سلول عصبی خارج میشوند) به صورت گره خورده و متشکل از دستههایی از تراکمهای نورونی (Spines) هستند.
- وظایف عمده
عمدهترین وظیفه این سلولها درگیری در فرآیندهای یادگیری و حافظه است. آنها در شناسایی الگوهای جدید، تقویت ارتباطات عصبی موجود و نقش اصلی در انتقال و ذخیره اطلاعات حافظه دارند.
- اهمیت در نوروساینس
سلولهای لانگرهانس از اهمیت بالایی در مطالعات نوروساینس (علم درباره ساختار و عملکرد سیستم عصبی) برخوردارند. پژوهشهای بسیاری بر روی این سلولها انجام شده است تا مکانیسمها و نحوه عملکرد آنها در حافظه و یادگیری را بهتر درک کرد.
- ارتباط با بیماریهای عصبی
برخی اختلالات عصبی مانند آلزایمر و دیگر بیماریهای مرتبط با حافظه و یادگیری ممکن است با نقصان یا تخریب سلولهای لانگرهانس مرتبط باشند که این امر موجب اهمیت بیشتر برای مطالعه و فهم این سلولها شده است.
برای اطلاعات بیشتر در مورد سلولهای لانگرهانس و نقش آنها در علوم عصبی، میتوانید به منابع علمی و کتب مرجع در زمینه نوروساینس مراجعه کنید.
لایه دوم پوست درم (Dermis)
وظایف
درم لایه میانی پوست است و حاوی ساختارهای اساسی مانند عروق خونی، عصبها، موهای پوستی، غدد عرقی و کلاژن و الاستین هست که به حفظ سلامت و قوام پوست کمک میکنند.
این لایه حاوی کلاژن و الاستین است که برای حفظ قوام و انعطاف پوست اهمیت دارند.
A) کلاژن
یک پروتئین ساختاری اصلی در بافتهای بدن است که وظیفهٔ اصلی آن حمایت از ساختار و استحکام بافتهای بدن از جمله پوست، استخوان، غضروف و عضلات است.
در لایهٔ درم، کلاژن یک شبکه از الیاف ساختاری تشکیل میدهد که به پوست انعطاف و استحکام میبخشد.
کلاژن به دلیل ویژگیهای خود مانند استحکام و انعطاف، پوست را از ضربات مکانیکی محافظت میکند. همچنین، این پروتئین برای حفظ ترطیب و کشسانی پوست نیز اهمیت دارد.
با گذشت زمان، میزان کلاژن تولیدی در بدن کاهش مییابد که باعث افت کیفیت و انعطافپذیری پوست میشود. این موضوع باعث میشود که چین و چروکها بر روی پوست ظاهر شوند و نشانگان پیری پوستی شوند.
به همین دلیل، استفاده از محصولاتی که میتوانند تولید کلاژن را تشویق کنند و یا از خسارات ناشی از کاهش کلاژن در پوست جلوگیری میکند و به عنوان یکی از روشهای مراقبت پوستی به کار میرود.
B) الاستین
یک پروتئین مهم در بافتهای بدن از جمله پوست و بافت همبند است. این پروتئین برای انعطاف و انعطافپذیری بافتهای بدن مسئولیت دارد.
درم یا لایهٔ دوم پوست، که از بافت همبند ساخته شده است، شامل الاستین است که برای انعطاف و انعطافپذیری پوست بسیار مهم است.
الاستین از جمله پروتئینهای ساختاری است که به تمامی بافتهای بدن انعطاف و انعطافپذیری میبخشد. این پروتئین مانند یک اسفنج عمل میکند و میتواند کشسانی و انعطاف طبیعی بافتهای بدن را تضمین کند.
وجود الاستین در بافتهای بدن، به ویژه در پوست، اجازهٔ کشسانی و بازگشت به شکل اولیهٔ بافت را ممکن میسازد.
با گذشت زمان، میزان الاستین ممکن است کاهش یابد و این امر میتواند باعث از دست رفتن انعطافپذیری و کشسانی پوست شود.
کاهش الاستین معمولاً باعث ظاهر چین و چروکها در پوست میشود. برای همین استفاده از محصولاتی که میتوانند تولید الاستین را تشویق کنند یا باعث جلوگیری از خسارات ناشی از کاهش الاستین شوند، به عنوان یکی از روشهای مراقبت از پوست مطرح میشود.
C) عروق خونی
درم عروق خونی زیادی دارد که نقش مهمی در تنظیم حساسیت، درد و عملکرد سلولهای پوست دارند. در لایهٔ درم یا لایهٔ دوم پوست، عروق خونی مهمی وجود دارند که نقش اساسی در عملکرد پوست دارند.
عروق خونی به دو دستهٔ اصلی تقسیم میشوند
۱. عروق خونی سطحی (Superficial Blood Vessels)
این عروق شامل عروق خونی کوچکتری مانند شریانها، وریدها و عروق کوچکتر هستند که در لایهٔ بالایی از درم قرار دارند. آنها مسئول انتقال خون به سطح پوست برای خنک شدن و گرمایش بدن و همچنین تامین نیازهای متابولیک پوست میباشند.
۲. عروق خونی عمیق (Deep Blood Vessels)
این نوع عروق خونی عمدتاً شامل شریانها و وریدهای بزرگتری است که در لایهٔ عمیقتری از درم قرار دارند. آنها نقش مهمی در تغذیهٔ بافتهای پوستی و تامین خون به سلولهای عمیقتر پوست ایفا میکنند.
وجود عروق خونی در درم به پوست کمک میکند تا خون را به منظور تأمین اکسیژن و مواد غذایی به سلولها، حمل کند. همچنین، این عروق خونی در کنترل دمای بدن نیز نقش دارند.
زمانی که بدن گرم میشود، عروق خونی سطحی گسترش مییابند تا به بدن امکان خنک شدن بیشتری بدهند. اگر هوا سرد شود، این عروق خونی تنگ میشوند تا حرارت از بدن حفظ شود.
همچنین، درم شامل شبکهای از عروق لنفاوی نیز است که نقش مهمی در دفاع از بدن در برابر عفونتها دارند و با حمل مایعات لنفاوی در تنظیم سطح مایعات بدن و پاکسازی بافتها از مواد زاییدهٔ سلولی کمک میکنند.
D) عصبها
در لایهٔ درم یا لایهٔ دوم پوست، سیستم عصبی حسی و موتوری حضور دارد که شامل عصبهای حسی و عصبهای موتوری است.
۱- عصبهای حسی (Sensory Nerves)
این نوع عصبها مسئول حس و واکنش به تحریکهای مختلف مانند لمس، درد، گرما و سرما هستند. آنها پاسخهای حسی مانند درد، لمس، فشار و دما را از پوست به مغز منتقل میکنند. این عصبها میتوانند به عنوان سیگنالهایی که به مغز ارسال میشوند، عمل کنند تا احساسات مختلفی که از پوست به دست میآید، شناخته شود.
۲- عصبهای موتوری (Motor Nerves)
این عصبها وظیفهٔ ارسال سیگنالهای عصبی از مغز و نخاع به عضلات را برعهده دارند تا حرکت و کنترل عضلات را ممکن سازند. این عصبها به عنوان پیامرسانی عمل میکنند که از مغز به عضلات منتقل میشود.
علاوه بر این، در درم عصبهای آزاد وجود دارد که به عنوان عناصر سیگنالدهی در سطح پوست عمل میکنند و برخی واکنشهای فوری از جمله علائم درد و حس سرما و گرما را تحریک میکنند.
سیستم عصبی در درم به عنوان ارتباطی بین مغز و سایر بخشهای پوست عمل میکند و در تنظیم حساسیتهای حسی و موتوری پوست نقش دارد. توانایی احساس و واکنش به تحریکهای مختلف، تحت کنترل این شبکهٔ عصبی است.
E) غدد عرق
این غدد به دو دسته تقسیم می شود :
1. غده های آپوکرین (Apocrine Glands)
این غداها در نقاط خاصی از بدن یافت میشوند، به ویژه در مناطقی که دارای موهای بدنی خوب توسعه یافتهاند، مانند زیربغلها و منطقه تناسلی. غدههای آپوکرین در تعداد کمتری نسبت به غدههای دیگر وجود دارند.
عرق تولید شده توسط غدهای آپوکرین کمی چربی دارد و شامل موادی مانند پروتئینها و چربیهایی است که با باکتریهای پوستی ترکیب شده و موجب ایجاد بوی نامطبوع میشود. این غدهها در شرایط استرس و هیجانی فعال میشوند.
2. غده های آکرین (Eccrine Glands)
این غدهها در سراسر بدن یافت میشوند، از جمله در مناطقی مانند دستها و پاها. غدههای آکرین به تعداد زیادی در پوست وجود دارند و مهمترین نقش آنها در کاهش دمای بدن و حفظ حرارت بدن است.
عرق تولید شده توسط غدهای آکرین بیشتر شامل آب و الکترولیتها است و بیشتر برای خنک کردن بدن در دمای محیط و همچنین در فرایند تعریق استفاده میشود.
با این توضیحات، تفاوت میان غدههای آپوکرین و آکرین و نقشهای مختلفی که در حفظ حرارت بدن و ایجاد تعریق دارند را میتوان بهتر فهمید.
سلولهای درم
1- فیبروبلاستها
فیبروبلاستها نوع اصلی سلول است و عملکرد اصلی آن سنتز کلاژن الاستین و ژل چسبناک داخل درم است.
2- ماست سل ها
ماست سل ها حاوی دانه هایی از مواد شیمیایی وازوآکتیو (اصلی ترین آن هیستامین است) است. آنها در تعدیل پاسخهای ایمنی و التهابی در پوست نقش دارد.
لایه سوم پوست لایه زیرین یا هیپودرم (Subcutaneous layer)
هیپودرم (hypodermis) یا لایه زیرین پوست، لایهای از بافت چربی و بافت ضخیم است که زیر درم (dermis) واقع شده و به عنوان لایه زیرین تر از سایر لایههای پوست شناخته میشود.
این لایه شامل مجموعهای از سلولها و بافتهای مختلف است که در حمایت، عملکرد حرارتی و دیگر وظایف مهم در بدن نقش دارند.
وظایف
این لایه زیرین پوست است که شامل بافت چربی، عروق خونی، عصبها و سلولهای اندامی است. وظیفه اصلی آن حفظ حرارت بدن، جذب ضربات، و انبارکردن انرژی است.
وظایف پوست |
1- حفاظت خارجی بدن |
2- عضو حساس به درد و لمس |
3- دفع مواد زاید بدن |
4- موثر در پاسخ ایمنی |
5- تنظیم درجه حرارت |
6- تولید ویتامین D |
7- برقراری تعادل مایعات بدن |
8- حفظ ظاهر بدن |
بخش های تشکیل دهنده هیپودرم
- سلولهای چربی (Adipocytes)
این سلولها مسئول ذخیره و ذخیرهسازی چربی در بدن هستند. ذخیره این چربیها برای تأمین انرژی، حفظ حرارت بدن و عملکرد دیگر سیستم بدنی مهم است.
- عروق خونی و عروق لنفاوی
هیپودرم شامل عروق خونی (سرخرگها و وریدها) و عروق لنفاوی است که مسئول انتقال خون و مایع لنفا از و به بقیه بخشهای بدن میباشند.
- فیبروبلاستها و ماتریکس بافتی
این سلولها مسئول تولید فیبرهای کلاژن و الاستین است که در ساختار حمایتی و انعطافپذیری پوست نقش دارند.
- سلولهای عصبی
همچنین، در هیپودرم نیز سلولهای عصبی وجود دارند که به عنوان سیستم عصبی این بخش از پوست اطلاعات حسی را به مغز منتقل میکنند.
- سلولهای مختلف دیگر
علاوه بر اینها، سلولهای مختلف دیگری نیز در هیپودرم حضور دارند که نقشهای مختلفی از جمله تغذیه، حمایت از بافتهای دیگر و پشتیبانی از ساختار پوست را بر عهده دارند.
هیپودرم یک لایه مهم از پوست است که به عنوان یک لایه چربی، مسئولیتهای مهمی در حفظ سلامت و عملکرد بهینه پوست و بدن دارد.
سوالات متداول
سلولهای سطح پوست چه نقشی در زیبایی پوست دارند؟
سلولهای سطح پوست در زیبایی پوست نقشهای مهمی دارند که از جملهی آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
ترمیم و بهبود پوست: سلولهای سطح پوست مسئول بخش زیادی از فرایند ترمیم و بازسازی پوست هستند. آنها میتوانند پس از آسیب، مانند خراش یا زخم، به ترمیم سریع پوست کمک کنند و باعث بهبود سلامت و زیبایی پوست شوند.
رطوبت و نرمی پوست: سلولهای سطح پوست به عنوان بخشی از لایهٔ کرنوز، موجب حفظ رطوبت پوست میشوند. وجود این سلولها و لایهٔ چند لایهای آنها مانع از از دست رفتن رطوبت پوست میشود که باعث نرمی و لطافت پوست میشود.
جلوگیری از آسیبها: سلولهای سطح پوست به عنوان یک مانع محافظتی علیه آسیبهای خارجی مانند اشعههای UV، آلودگی هوا و عوامل خارجی دیگر عمل میکنند. این سلولها میتوانند از آسیب دیدن پوست و پیشگیری از آسیبهای ناشی از عوامل محیطی را بهبود بخشند.
روشنکنندگی و تقویت رنگ پوست: ترتیب مناسب و سلامت سلولهای سطح پوست میتواند به روشنی و تقویت رنگ پوست کمک کند. این سلولها در تولید ملانین (پیگمانت موجود در پوست) نقش دارند و میتوانند به تقویت و همبستری رنگ طبیعی پوست کمک کنند.
تقویت بافت پوست: سلولهای سطح پوست از مرحلهٔ تولید تا ترکیب کردن کراتین و ساختار پوست، در تقویت بافت و ساختار پوست مشارکت دارند که این موارد به نرمی و براقیت پوست کمک میکنند.
بنابراین، سلولهای سطح پوست نقش مهمی در حفظ سلامت و زیبایی پوست ایفا میکنند و توانایی آنها در حفظ سلامتی و جوانی پوست بسیار ارزشمند است
کدام سلولهای پوست در ترمیم و بهبود دپوست تاثیر گذارند؟
این شامل سلولهای لایهٔ بازال (Stratum Basale) و سلولهای لایهٔ سطحی یا لایهٔ کرنوز (Stratum Corneum) میشود.
سلولهای لایهٔ بازال (Stratum Basale Cells)
این سلولها در لایهٔ پایینی تر اپیدرم (لایهٔ بالاتری از پوست) قرار دارند و به عنوان سلولهای بنیادی شناخته میشوند. آنها مسئول تولید سلولهای جدید پوست هستند و در فرآیند ترمیم زخمها یا آسیبهای پوستی نقش دارند. سلولهای لایهٔ بازال با تقسیم و افزایش تعداد، سلولهای پوستی جدید تولید میکنند که در ترمیم و بهبود آسیبها و زخمها موثر هستند.
سلولهای لایهٔ کرنوز (Stratum Corneum Cells)
این سلولها بخشی از لایهٔ سطحیتر پوست هستند. اگرچه سلولهای این لایه درونیترین جزء این لایه سلولی به حساب میآیند، اما با پخش و کراتینسازی در مراحل پایانی رشد، به سلولهای کراتینی که به نام کرنوسیتها شناخته میشوند تبدیل میشوند.
این سلولهای مرده بر روی سطح پوست تجمع مییابند و به مانعی محافظتی علیه عوامل خارجی مانند خشونت محیطی و افتاب نور میپردازند. همچنین، سلولهای کرنوز در فرآیند ترمیم پوست نقش دارند.
زمانی که پوست آسیب میبیند، این سلولها که مردهاند، به شکل پوستههای مرطوب (به عنوان مثال، زخم یا جای خراش) جدا میشوند و مکان برای رشد و بهبود سلولهای پوستی جدید فراهم میکنند.
سلولهای لایهٔ بازال به عنوان سلولهای بنیادی برای تولید سلولهای پوستی جدید و سلولهای لایهٔ کرنوز به عنوان یک محافظ علیه آسیبهای خارجی در فرآیند ترمیم و بهبود پوست نقش دارند.
در فرآیند ترمیم و بهبود پوست، سلولهای مختلفی درگیر هستند که نقشهای مختلفی دارند.
نقش لایه در زیبایی و سلامت پوست صورت در چیست؟
لایههای پوست اهمیت بسیاری در سلامت و زیبایی پوست دارند. پوست یک ارگان بزرگ و مهم برای بدن است و شامل چندین لایه مختلف است که هر کدام وظایف و نقشهای خاصی درحفظ سلامت و زیبایی پوست دارند.
این لایهها عبارتند از
لایهی زیرین یا لایهی تحتانی (Subcutaneous Layer)
این لایه شامل چربی، بافت اتصالی و سلولهای چربی است که علاوه بر ایجاد عایق حرارتی و محافظت از اعضای داخلی بدن، همچنین نقشی در تثبیت پوست دارد.
لایهی میانی یا درم (Dermis)
این لایه شامل کلاژن، الاستین، و عروق خونی است. کلاژن و الاستین از اصلیترین عواملی هستند که پوست را تقویت کرده و از افتادگی و چروک شدن آن جلوگیری میکنند. همچنین، عروق خونی در این لایه نقش مهمی در ارائه تغذیه و اکسیژن به پوست دارند.
لایهی بیرونی یا اپیدرم (Epidermis)
این لایه بیرونیترین لایهی پوست است و شامل سلولهای جدید پوستی است. لایهی سطحیتر اپیدرم حاوی سلولهای مرده است که به صورت طبیعی روی پوست تشکیل میدهند و با انتشار مداوم سلولهای جدید، این لایه به روز میشود.
حفظ سلامت لایههای پوست بسیار مهم است زیرا
ترتیب و تعادل در اجزای سازندهی آنها به زیبایی پوست کمک میکند.
مراقبتهای مرتب و استفاده از محصولات مناسب برای هر لایه، به حفظ سلامت و جوانی پوست کمک میکند.
مواد مغذی، آنتیاکسیدانها، و محافظت از آفتاب از مهمترین روشهای حفظ سلامت و زیبایی لایههای پوستی است.
بنابراین، مراقبت منظم از پوست و استفاده از محصولات مراقبتی مناسب به همراه یک رژیم غذایی سالم و رعایت نکات بهداشتی و فیشال ماهانه میتواند به حفظ سلامت و زیبایی پوست کمک زیادی کند.
دیدگاهتان را بنویسید